۱۳۹۰ اسفند ۲۲, دوشنبه
۱۳۹۰ اسفند ۲۰, شنبه
آزمون شاه عباس از رجــال کشور
نقل است "شاه عباس صفوی" رجال کشور را به ضیافت شاهانه میهمان کرد،
دستور داد تا درسرقلیانها بجای تنباکو، ازسرگین اسب استفاده نمایند.
میهمانها مشغول کشیدن قلیان شدند! ودود و بوی پهنِ اسب فضا را پر کرد،
اما رجال - از بیم ناراحتی شاه - پشت سر هم بر نی قلیان پُک عمیق زده
و با احساس رضایت دودش را هوا می دادند! گویی در عمرشان، تنباکویی
به آن خوبی نکشیده اند! شاه رو به آنها کرده و گفت : «سرقلیانها با بهترین تنباکو پر شده اند،
آن را حاکم همدان برایمان فرستاده است » همه از تنباکو و عطر آن تعریف کرده
و گفتند:« براستی تنباکویی بهتر از این نمیتوان یافت»
شاه به رئیس نگهبانان دربار - که پکهای بسیار عمیقی
به قلیان میزد- گفت: « تنباکویش چطور است؟ »
رئیس نگهبانان گفت:«به سر
اعلیحضرت قسم، پنجاه سال است که قلیان میکشم،
اما تنباکویی به این عطر و مزه ندیدهام!» شاه با تحقیر به آنها نگاهی کرد و
گفت:
مرده شوی تان ببرد که بخاطر حفظ پست و مقام،
حاضرید بجای تنباکو، پِهِن اسب بکشید و بَه بَه و چَه چَه کنید.
۱۳۹۰ اسفند ۱۹, جمعه
ایران با تیمهای کره، ازبکستان، قطر و لبنان همگروه شد
قرعهکشی مرحله دوم گروهی مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل لحظاتی پیش در مقر کتفدراسیون فوتبال آسیا در کوالالامپور مالزی برگزار شد و تیم ملی فوتبال ایران در این مرحله در گروه اول با تیمهای ازبکستان، لبنان، قطر و کره جنوبی همگروه شد.
در گروه دوم رقابتهای نیز تیمهای ملی ژاپن، عمان، اردن، عراق و استرالیا با هم همگروه شدند.
مهدی مهدویکیا، هافبک سابق تیم ملی به نمایندگی از کشورمان قرعه حریفان تیم ملی را از گلدان خارج کرد، ضمن اینکه در این مراسم کارلوس کیروش، سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران نیز حضور داشت.
میا موتو ژاپنی نیز همگروههای ژاپن را از گلدان خارج کرد.
رضا خان و سرهنگ مست
رضا خان و سرهنگ مست
ميگن رضاخان شبها با ماشين توي خيابون هاي طهران ميگشته
و به امورات نظامي کشور رسيدگي ميکرده !
...
يک شبي که داشته توي خبايون ها گشت مي زده مي بينه يک درجه دار نظامي داره مست و پاتيل توي
خيابون تلو تلو ميخوره و راه ميره , رضاخان به راننده اش ميگه وايسا اين نظامي را سوار کن ببينم کيه
... که با اين وضع داره توي خيابون تلو تلو مي خوره !
راننده درجه دار را سوار ميکنه و ميشينه جلو , رضاخان هم عقب نشسته بوده !
رضاخان شروع ميکنه سوال کردن و مي پرسه:
- سربازي ؟
نظامي : برو بالاتر ...
- گروهباني ؟
نظامي : برو بالاتر ...
- سرواني ؟
نظامي : برو بالاتر ...
- سرگردي ؟
نظامي : برو بالاتر ...
- سرهنگي ؟
نظامي ميگه بزن قدش!
نظامي هم بعد از سوال و جواب رضاخان شروع ميکنه به سوال کردن ...
- سربازي ؟
رضاخان : برو بالاتر ...
- گروهباني ؟
رضاخان : برو بالاتر ...
- سرواني ؟
رضاخان : برو بالاتر ...
- سرگردي ؟
رضاخان : برو بالاتر ...
- سرهنگي ؟
رضاخان : برو بالاتر ...
- تيمساري ؟
رضاخان : برو بالاتر ...
- سپهبد ؟
رضاخان : برو بالاتر ...
- ارتشبدي ؟
رضاخان : برو بالاتر ...
- رضاخاني ؟
رضاخان : بزن قدش !
نظامي فرو ميره توي صندلي ماشين و حالا رضاخان مي پرسه ...
- ترسيدي ؟
نظامي : برو بالاتر ...
- شاشيدي ؟
نظامي : برو بالاتر ...
- ریدي ؟
نظامي : بزن قدش !
ميگن رضاخان شبها با ماشين توي خيابون هاي طهران ميگشته
و به امورات نظامي کشور رسيدگي ميکرده !
...
يک شبي که داشته توي خبايون ها گشت مي زده مي بينه يک درجه دار نظامي داره مست و پاتيل توي
خيابون تلو تلو ميخوره و راه ميره , رضاخان به راننده اش ميگه وايسا اين نظامي را سوار کن ببينم کيه
... که با اين وضع داره توي خيابون تلو تلو مي خوره !
راننده درجه دار را سوار ميکنه و ميشينه جلو , رضاخان هم عقب نشسته بوده !
رضاخان شروع ميکنه سوال کردن و مي پرسه:
- سربازي ؟
نظامي : برو بالاتر ...
- گروهباني ؟
نظامي : برو بالاتر ...
- سرواني ؟
نظامي : برو بالاتر ...
- سرگردي ؟
نظامي : برو بالاتر ...
- سرهنگي ؟
نظامي ميگه بزن قدش!
نظامي هم بعد از سوال و جواب رضاخان شروع ميکنه به سوال کردن ...
- سربازي ؟
رضاخان : برو بالاتر ...
- گروهباني ؟
رضاخان : برو بالاتر ...
- سرواني ؟
رضاخان : برو بالاتر ...
- سرگردي ؟
رضاخان : برو بالاتر ...
- سرهنگي ؟
رضاخان : برو بالاتر ...
- تيمساري ؟
رضاخان : برو بالاتر ...
- سپهبد ؟
رضاخان : برو بالاتر ...
- ارتشبدي ؟
رضاخان : برو بالاتر ...
- رضاخاني ؟
رضاخان : بزن قدش !
نظامي فرو ميره توي صندلي ماشين و حالا رضاخان مي پرسه ...
- ترسيدي ؟
نظامي : برو بالاتر ...
- شاشيدي ؟
نظامي : برو بالاتر ...
- ریدي ؟
نظامي : بزن قدش !
اشتراک در:
پستها (Atom)